جای بازیگر ضدامنیتی البته که سینما نیست/ سلبریتیها باید پاسخگوی رفتارهای آشوبگرانه خود باشند
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۵۰۲۱۷
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه جوان نوشت: جای بازیگر در زندان نیست، اما کسی که با امنیت بازی میکند، باید منتظر رفتار متناسب هم باشد. حتی اگر شهرت خود را مدیون بازیگری باشد. کسی که کنشگریاش را روی موج شهرت هنریاش سوار کرده و از تخصص هنریاش برای تأثیرگذاری سوءاستفاده میکند، نمیتواند انتظار داشته باشد همین شهرت هنری برای او مصونیت قضایی بیاورد و با مردم عادی در برخورد قضایی متفاوت باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شنبه شب بود که خبر بازداشت ترانه علیدوستی آمد. علیدوستی از آشوبهای سه ماه اخیر دفاع میکرد. به نظر میرسد با توجه به توضیحات خبرگزاری قوه قضائیه، او باید برای ادعاهایش در مورد وقایع اخیر کشور مستنداتی ارائه دهد تا از او سلب اتهام شود.
میزان، خبرگزاری قوه قضائیه نوشته که «در پی برخی اظهارنظرهای بدون استناد در مورد وقایع اخیر، همچنین انتشار مطالب تحریک آمیز در جهت حمایت از اغتشاشات خیابانی، از سوی برخی چهرهها و تعدادی از سلبریتیها در هفتههای اخیر، برخی از این افراد جهت پاسخگویی به مقام قضایی به دادستانی تهران احضار و برخی نیز با دستور قضایی بازداشت شدهاند.» در ادامه در مورد ترانه علیدوستی آمده، چون «در مورد برخی ادعاهای مطرح شدهاش مستندی و سندی ارائه نکرد» به دستور مقام قضایی بازداشت شده است.
طی سه ماه اخیر برخی فوتبالیستها، بازیگران و خوانندهها در صفحات مجازی خود یا در گفتگو با رسانههای ضد ایرانی ادعاها و شبهاتی را مطرح کردند که با توجه به مشهور بودن این افراد و تأثیر آنها در افکار عمومی، لازم بود از آنها هم مانند همه فعالان و کنشگران سیاسی، مستندات ادعاهایشان خواسته شود. در دو ماه اول آشوبها قوه قضائیه با نرمی و اغماض با سلبریتیها روبهرو شد و نخواست برخوردی با آنها داشته باشد. چنان که در همه دهههای گذشته با جرائم و تخلفات فوتبالیستها و بازیگران با اغماض برخورد شده و آنان به ندرت برای اقدامات خلاف قانون خود همچون مردم عادی تاوان قانونی دادهاند که ذکر مصادیق آن مجال جداگانهای میطلبد.
گلشیفته فراهانی و مهناز افشار از اولین سینماگرانی بودند که از همکار خود دفاع کرده و در صفحات مجازی خود خواستار آزادی علیدوستی شدند. جمعی دیگر از همکاران علیدوستی هم مقابل اوین تجمع کردند و بدون آنکه دلیل بازداشت او را بدانند یا بپرسند، بدون قید و شرط خواستار آزادی او شدند. به گزارش رسانههای اصلاحطلب و نیز برخی رسانههای فارسی زبان غربی این افراد در این جمع شرکت داشتند: رخشان بنیاعتماد، پیمان معادی، آزاده صمدی، سحر دولتشاهی، لیلی رشیدی، میترا حجار، غزل شاکری، هنگامه قاضیانی (که خود اخیراً بازداشت شده بود) و... آنچه این جمع را یکی کرده، هویت سینمایی و صنف بازیگری است. در واقع اعتراض به این است که کسی از قبیله ما بازداشت نشود، آن هم البته همقبیلهایهایی که به لحاظ منافع سیاسی هم با ما در یک راستا باشند، وگرنه اگر مثل علیرام نورایی در فیلمی بازی کنند که ما دوست نداریم، او را از صنف خودمان طرد میکنیم! یا حتی توجهی نمیکنند در بیمـــاری و بیمارســتان و تنهایی اســت یا حتی مراسم تشییع او چگونه برگزار میشود!
نکته جالب دیگر در مــورد بازداشت ترانه علیدوستی پیرامون صفحه اینستاگرام اوست که بلافاصله پس از بازداشتش از دسترس خارج شد تا نهادهای امنیتی نتوانند به ارتباطات اینستاگرامی او دست پیدا کنند. رسانهها میگویند این اقدام توسط خود اینستاگرام انجام شده است و اگر این خبر درست باشد، هماهنگی کامل این شرکت امریکایی با آشوبگران ایرانی را نشان میدهد.
ترانه علیدوستی پیش از این با دو حاشیه غیرهنری دیگر هم در افکار عمومی روبهرو بوده است؛ اولی مربوط به بازی او در سریال شهرزاد و ماجرای دزدی تهیهکننده سریال در پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان است که علیدوستی پس از چند سال سکوت و محکومیت تهیهکننده به حبس و رد مال، نهایتاً تابستان امسال و در نشست خبری فیلم برادران لیلی در جشنواره کن فرانسه باز با سؤال در این زمینه روبهرو شد که گفت: «من با آقای امامی در پایان فصل اول شهرزاد تازه آشنا شدم، یعنی از حضور این آدم خبر نداشتم و با تهیهکننده دیگری قرارداد بستم و همه این اتفاقها بعدش افتاد، اما من اصلاً توجیه نمیکنم. وظیفه همه ما بود که میدانستیم و این کار را نمیکردیم؛ اما صادقانه میگویم که نمیدانستیم. پای همه هزینههاش هم ایستادیم همه حرفهایش هم شنیدیم و برای همه ما خیلی بد شد. اما در کنارش توجه داشته باشید یک سریالی پنج برابر سرمایهاش را به همان آدم برگردانده و شما چرا سؤالتان از من میپرسید، آن پول و سودش دست من نیست. من دستمزدی را گرفتم که نجومی نبود و در هر کار دیگری میگرفتم!»
حاشیه دیگر او مربوط به جنبش «میتو» است که برگشته از عنوان لاتین جنبشی علیه تجاوز جنسی به زنان است که ترانه علیدوستی موج آن را در سینمای ایران شروع کرد و افشاگریهایی علیه برخی از تعرضات به زنان سینما داشتند. عدم راستیآزمایی ادعاها و انتشار بدون سند ادعاهای تعرض و تجاوز، و نیز نگاه تبعیض آمیز نسبت به همقبیلهایها باعث شد موجی که او شروع کرده با انتقادات جدی در فضای عمومی روبهرو شود. از سویی این موج بر وجود فساد در پشت پرده سینما صحه میگذاشت. با این حال دستگاه قضایی با او برخوردی نکرد.
حالا علیدوستی در بازی جدید خود، نتوانسته باز هم از اغماض قضایی بهره ببرد و باید دید او میتواند ادعاهای خود را که مورد نظر دستگاه قضایی بوده ثابت کند یا خیر. اما طبعاً دیگر گزاره «جای هنرمند در زندان نیست» محلی از اعراب ندارد و یک بازیگر، باید پاسخگوی رفتارهای آشوبگرانه خود باشد.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: ترانه علیدوستی اغتشاشات ترانه علیدوستی رسانه ها ادعا ها روبه رو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۵۰۲۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلبریتی تراز یعنی پهلوان رزاز
فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای را با نامداران و قهرمانانش باید شناخت و شناساند. یکی از برترین پهلوانان این حوزه که تاریخ به خود دیده «سیدحسن رزاز» است. در این گزارش کمی به شخصیت و مرام او میپردازیم.
نامی که ما را به کاوش وا داشت
اردیبهشت ۱۴۰۱، وقتی برترینهای یکصد سال ورزش ایران در جشنوارهای با همین نام معرفی و تقدیر شدند، شاید بسیاری از ما که اطلاعات چندانی از ورزشهای باستانی و پهلوانان آن نداریم، انتظار داشتیم نام «غلامرضا تختی» را بهعنوان «برترین پهلوان قرن» ببینیم.
اما «سیدحسن رزاز» این جایگاه را از آن خود کرده بود. کسی که «جهانپهلوان تختی» دربارهاش گفته بود «من هرچه دارم از آقا سیدحسن رزاز دارم.» این مرد کیست که جهانپهلوان شهیر ما خود را وامدار او میداند؟
نام و نشانش را که پرسوجو کنید، از زورخانهایها و باستانیکاران سرشناس تقریباً کسی نیست که او را یک اسطورهٔ اخلاقی و «جهانپهلوان» نداند.
اما گویی غبار زمان آنچنان بر چهرهٔ این شخصیت مهم مردمی نشسته که رهبر انقلاب هم به شناخت و معرفی او توصیه کردهاند «سیدحسن رزاز و... که پهلوانهای جوان ما حتماً شرح حال اینها را در کتابها و مجلات خواندهاند، اینها چهرههای معروف ورزش باستانی هستند که در طول تاریخ گذشته حضور داشتند. ببینید و معلوم کنید که اینها که بودند و چهکار کردند. اینها مردان متدینی بودند.»
پهلوان قهرمان، روحانی مردمی، مبارز سیاسی
«سیدحسن شجاعت» که به خاطر شغل پدرش (برنجفروشی) به «رزاز» معروف است، سال ۱۲۵۷ در تهران به دنیا آمد. او بخشی از دوران قاجار و پهلوی را دید و نهایتاً در سال ۱۳۲۰ مسموم شد و با مرگی مشکوک چشم از دنیا رفت. او نه فقط پهلوان و کشتیگیری ماهر، بلکه قهرمان دلها و مصلح محله، و خانهاش خانهٔ امید مردم بوده است.
«اردشیر آلعوض» تاریخپژوه و محقق فرهنگ عامه میگوید «او در جوانی برای ادامهٔ تحصیل به حوزهٔ علمیهٔ نجف میرود و بعد از کسب علم در محضر بزرگان حوزه و با پیشنهاد آخوند خراسانی به تهران مهاجرت میکند. نظر آخوند خراسانی این بود که مقبولیت سیدحسن رزاز بین مردم بهکار مشروطهخواهان میآید... او در جریان سفر به تهران حامل پیام مهمی برای مشروطهخواهان بوده و از آنجا که آخوند خراسانی مدافع انقلاب مشروطه بود احتمالاً در تأیید فعالیت مشروطهخواهان در تهران نامهای نوشته بوده که باید به دست آنها میرسید.»
پس میتوان علاوه بر پهلوان و روحانی، مبارز سیاسی را هم بر ویژگیهای سیدحسن رزاز افزود.
پهلوان ایرانی که نامش جهانی شد
«علی جعفرنژاد» یک جهانگرد ایرانی و کسی است که سال ۱۳۹۵ خانهٔ پهلوان رزاز در محلهٔ عودلاجان را خریده و با کمک مهندسان سازمان میراث فرهنگی آن را مرمت کرده است. او وقتی متوجه میشود خانهای که خریده متعلق به «سیدحسن رزاز» بوده، شروع به تحقیق دربارهٔ او میکند. در جریان مطالعه متوجه میشود پهلوان شهرت جهانی داشته است.
این شهرت به ماجرای مبارزهٔ او با یک کشتیگیر هندی به نام «کاهوتا» برمیگردد که در جهان بیرقیب بوده است. وقتی وارد ایران میشود و رسماً حریف میطلبد، سیدحسن رزاز برای مبارزه معرفی میشود. سیدحسن، کاهوتا را خاک میکند، ولی او نمیپذیرد تا اینکه سیدحسن دوباره او را شکست میدهد.
با این شکست، کشتیگیر هندی تمام مدالهایی را که در رقابت با پهلوانهای سرشناس جهان گرفته بود به سیدحسن رزاز تقدیم میکند و میگوید «از امروز تو جهانپهلوان هستی.»، اما سیدحسن قبول نمیکند. این خبر در دنیا میپیچد و هنوز در روسیه، هند، عراق، آلمان، سوئد، عربستان و... سیدحسن رزاز را بهعنوان پیشکسوت کشتی میشناسند.
پهلوان رزاز در مسابقات خارجی بسیاری شرکت داشته و معمولاً جوایز و درآمدهای حاصل از حضور در این مسابقات را در امور خیریه صرف میکرده است. آلعوض با بیان این نکته میگوید «در جریان انقلاب مشروطه، پهلوان رزاز به دلیل همصدایی با مردم، حدود ۴ ماه دستگیر و در باغشاه حبس و مجازات شد. هرچند به دلیل منش پهلوانی و شجاعت و نیکوکاریاش آنقدر میان مردم محبوب شده بود که محمدعلیشاه به دلیل اعتراضات و فشار افکار عمومی مجبور شد این پهلوان نامی را از زندان آزاد کند.»
یکی از فیلمهای برگزیدهٔ جشنوارهٔ عمار ۱۴۰۲ مستندی دربارهٔ پهلوان رزاز با نام «آخرین زنگی زمانه» است. «سیدجمال عودسیمین» تهیهکنندهٔ این مستند که از طریق یک کتاب با سیدحسن رزاز آشنا شده میگوید «وقتی آن کتاب را خواندیم، با این نکته مواجه شدیم که چقدر سلبریتیهای جامعهٔ ایرانی در گذشته متفاوت از امروز بودهاند. این سوژه برایمان مسأله شد که چقدر افرادی که آن زمانها به شهرت میرسیدند و معروف میشدند، با چهرههای امروز متفاوت بودهاند. سیدحسن رزاز در واقع سلبریتی زمان خود بود.»
مرگ مشکوک یک قهرمان مردمی
«مهرداد خاکی» کارگردان این مستند دربارهٔ وفات این قهرمان پهلوان میگوید «اصل ماجرای مرگ سیدحسن هنوز هم مبهم است و معلوم نیست به دست چه کسی به قتل رسیده. اما اینکه او به واسطهٔ سم، مسموم شده واقعیت دارد. عدهای میگویند رضاشاه او را به قتل رسانده و عدهای دیگر برخی جریانات سیاسی آن روز را به این ماجرا مربوط میدانند. فارغ از اینکه عامل این کار چه کسی بوده، ما شاهد فروریختن یک کوه بودیم.»
خانهٔ زیبای این پهلوان نامدار در محلهٔ عودلاجان اکنون به یک هاستل برای گردشگران خارجی تبدیل شده و گردشگران ایرانی هم میتوانند از آن دیدن کنند.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی